ضرورت نورپردازی با نور طبيعی در عصر الكتريسته

به لحاظ استدلالی”نورپردازی” به عنوان يك مبحث مهم در معماری معاصردرسطح وسيعي با ريشه‌شناسي و مفروضات نورپردازی مصنوعي تعيين مي‌شود و از اين‌رو با تمام علم و فناوري كه حول آن ايجاد شده حكم به قابلیت بیشبینی و كنترل نور در ساختمانها مي‌دهد. از يكسو، الكتريسته نورمورد نیاز برای کار را به شكل 24 ساعته در طول هفته ميسر نموده، در شهرها امنيت حاکم، ترافيك كنترل شده و نور مورد نیاز برای  خريد و فروش تأمين مي‌شود. از سوي ديگر، داشتن شهری روشن در طول شب مبدل به عادتی دیرینه شذه كه به شبکه ای از مصرف منتهی مي‌شود و خود زندگي بشر را تهديد مي‌كند. چنین مصرف گرایی ممكن است منجر به بالا بردن نورپردازی فراتر از استاندارد‌های كميتی و کیفیتی مشخص شده در قوانين ساختماني فعلي شود، اما امکان رسیدن به استانداردهاي مرتبط با تامین نور کافی  تنها با استفاده از  منابع نورمصنوعي امکان بذیر نمی باشد.

بر کسی پوشیده نیست كه نور مصنوعي  به اسانی تأمين نمي‌شود ولی تنها با فشار يك دكمه فوراً در دسترس است.شایان ذکر است که سهولت دراستفاده و كارايي نباید منجر به نادیده گرفتن  تلاش برای تولید نور مصنویی شود. در اين راستا مبحث “نورپردازی با نور طبيعی” مطرح می شود تا هنر آوردن نور طبيعي به ساختمان را توصيف کرده و به عنوان یک مکمل در کنار استفاده از نور مصنویی به جهت فراهم نمودن نور مطلوب در ساختمان به کار گرفته شود.

به عنوان يك موضوع “نور” به يكي از ساختار‌هاي نمادين مهم و قديمي در بشر مي‌پردازد. چشمها با وجود نور طبیعی تکامل یافته اند و ديدن به واسطه نور ،راه ارتباط با افراد و اشياء است. ما هنوز از “ديدن” به معناي “درك كردن” استفاده مي‌كنيم و “درك كردن” تمام كاربردهایي نظیر موقعيت اشیاع، جهت یابی، مقصد، اهميت و محتوای هر شیی و غيره را دربر مي‌گيرد كه همه لازمه ادراك بصري هستند. لازمه درک موارد فوق الذکر هنوز نور طبيعی است و در ارتباط با نحوه تظاهر هر ماده‌اي داراي نقش خاص باقي مي‌ماند. این بدین معناست که واقعیت هر چیز تنها در نور طبیعی متجلی می شود(اعم از مواد طبیعی و غیر طبيعي) و همچنين به نظر مي‌رسد نور طبيعي ماديت اساسي و ويژگي خود ماده را ارايه مي‌كند. زيرا منبع نور طبيعی خورشيد است ،و البته گاهي ماه،و این دو بوجود اورنده تمام تغیرات بر این کره خاکی می باشند .

شکی نیست که از زمان ظهور رنسانس، امكان درک و خلاصه‌سازي تمام اين موارد وجود داشته و درک ان منجر به ايجاد سايه شده است.

نور همیشه در معماری داخلی و حتی خارجی وجود داشته و در پاره ای از اوقات تفکیک ان از معماری غیر ممکن به نظر می رسد. در نتيجه، ساختار نور در معماري هميشه امور نمادين و پنهان که به طور ذاتی  در ان وجود دارند را با خود به همراه دارد و به عنوان احتمال يا چالش حتي در معماری ناموفق وجود دارد. اين امر تنها مي‌تواند به خوبي يا تا حدي خوب انجام شود اما انجام مناسب آن به نظر مي‌رسد شامل تصويرسازي دقيق و غني است كه ريشه در گونه‌هايي از مهارت يا سخاوت كاري دارد و ظرفيت و توانايي ديدن معنا در موقعيت‌هاي انساني را نشان مي‌دهد. به طور طبيعي ساختمانهاي اداري، بازارها، فروشگاه‌ها يا فرودگاه‌هاي نورپردازی شده كمتر حرفي در اين زمينه براي گفتن دارند، زيرا تا حدي نوعي ساختمانهاي عمومي هستند كه نورپردازی مصنوعي هميشه در انها به کار میرود. به عنوان ارتباط بين اثر نور مصنوعی و معناي نور، ادعاي پايداري، شناختي است كه ما همه براي جهاني مسئول هستيم كه خود بخشي از آن هستيم و به نوعي بيان مجدد ادعاي شرايط كامل یا پایداراست.

تمام فضاها نياز به نور طبيعی دارند. زيرا حالاتي وجود دارد كه با زماني از نور فصول سال خلق شده كه فوراً به شما در ايجاد فضايي كمك مي‌كند اگر نور طبيعي داشته باشد مي‌تواند اينگونه باشد و بالعكس. نور مصنوعی لحظه ثابت بسيار كوچكي در نور است و هرگز نمي‌تواند معادل اختلافات مختصر حالات ايجاد شده با زماني از نور و فوق‌العاده بودن فصول باشد.

منابع: