صحبت از نور، صحبت با نور است
صحبت از نور، صحبت با نور است
Le Corbusier:همانطور كه ميتوانيد تصور كنيد، من نور را آزادانه به كار ميبرم، نور براي من پايه اساسي معماري است. من با الهام گرفتن از نور طراحی ميكنم.
ساده نيست که معماري لکوربوزیه با استفاده از نور را خلاصه نمود. برخلاف اين واقعيت كه در موارد مختلف و معروفترين اثار وی، تأكيد بر مبحث نور به وضوح به چشم می خورد،او به ندرت موضوع را مفصلاً مورد بحث قرار ميدهد و تصاوير او از ساختمانهاي او تقريباً هميشه به شكل سياه و سفيد هستند. بعلاوه، در طي دوره طولاني حرفهاياش، ايدههاي او در مورد نور تغييرنمود. ساختمانهاي او از آهنگ كليتر به سمت آهنگ نقاشيهاي تكرنگ حركت ميكنند (خانههاي اوليه مانند Atelier Dzenfant, Villa La Roche-Seanneret, Villa Savoye) كه نسبت به رويكردي به اثر اخير او كليدي هستند در جايي تمام فضاهاي اصلي تاريك هستند، زيرا رنگهاي نقاشيهاي او روشنتر شده و ماديت ساختمانها هماهنگ با زمين هستند. به بيان ديگر، در حاليكه پرنوري فضايي و فيزيكي ابتدا به عنوان سلامت و مدرنيته در نظر گرفته ميشد، پيگيري بعدي او در مورد “فرار اجباري” بهرهبرداري جسورانهتر از نحوه ساختاربندي روشنايي بوسيله سايه را نشان ميدهد. اين طيف طراحي به تركيبات در نور روي كرده كه به خوبي با تفاوت بين راهكارهاي نورپردازي Villa duh ac feman (1925، شناخته شده به عنوان La Petite Maison) و كليساي كوچك در رانشامپ نشان داده ميشود. خوشبختانه، پروژههايي وجود دارند كه سابقه طراحي آنها به تفصيل بوسيله خود معمار بررسي ميشوند. نشر آثار او در نيمه دهه 1950 كه حاوي مقالات تصويري گسترده از دو ساختمان بود، اثر لو “Carnets du rederche paticnte” (تنها قبل و بعد از انتشار سال 1955 كه در آن موضوعات اسطورهاي اثر اخير او تنظيم شدند) توصيه ميكنند كه در ذهن او هريك از اين پروژهها داراي اهميت قابل مقايسهاي هستند. طبق اسنادي كه تحليل مفصل فرآيند طراحي او را به شكل مبهم و مورد غيرمستقيم فلسفه معماري او نشان ميدهند، به نظر ميرسد ابزار مؤثري براي بررسي استدلالهاي متحولانه در مورد نور را ارايه ميكند.
در دو دهه اول قرن بيستم معرفي سيستمهاي تنظيمي با بتن آرمه و فولاد به معناي آن است كه استفاده از ديوارهاي خارجي و نازك بدون بار براي ساختمانهاي زاويهدار امكاني براي معماران اروپايي حتي در پروژههاي شهري در مقياس كوچك شدند. نه تنها اين روند به شكل نمايشي ظاهر بالقوه ديوار را تغيير داد بلكه ايده استفاده از پنجره را متحول نمود. پنجرهها ديگر حفرههايي در ديوارهاي موجود نبودند كه اندازه آنها با موضوعات ساختوساز محدود ميشد. محفظهها عمق خود را از دست داده و رابطه فضاي داخل و خارج زير سؤال رفت. وقتي كل ديوار ميتوانست از جنس شيشه باشد، چگونه نماي بيروني ممكن بود قالببندي شود و به چه مقدار نور حساسيت وجود دارد كه همه موضوعاتي براي بحث ميشوند به جاي اينكه مفروضاتي براساس تجربه بلندمدت باشند. و به همان اهميت نقش اصلي نظم دادن است كه نمونههاي عمارت قبلاً در ساختمانهاي زاويهداري ايفا ميكردند كه حال ديگر رايج نيستند. واكنش اوليه لکوربوزیه به اين آزادي انتخاب ارايه مجموعهاي از اشكال و اندازههاي مختلف پنجره براي انواع متفاوت فضايي است كه مفروضات معاصر در مورد نوع و ميزان سطح روشنايي را نشان ميدهند كه در مناطق متفاوت مناسب بودند. در حاليكه فضاهاي داخلي مانند كمدها يا حمامها داراي پنجرههاي سقفي هستند، پنجرههاي كوچك مربع يا مستطيل براي فضاهايي مانند راهروها يا پلكانها به كار رفتند كه در آنها ميزان نور نيازي ندارد بسيار بالا باشد. در جاييكه مقدار زيادي نور نياز است مانند فضاي پذيرش جلوي خانه مانند اتاقهاي نشيمن و گالريها و فضاهاي كاري بزرگ آشپزخانهها، كتابخانه ،پنجرههاي افقي بلند و اثر معروف fenetres en longueur پهناي كلي اتاق را نشان ميدهد. و در جائيكه بالاترين سطوح روشنايي انتظار ميرود، ديوارهايي كلاً از جنس شيشه (كه با پنجرههاي سقفي اضافي در صورت نياز تكميل ميشوند) به كار ميروند تا به تالارهاي ورودي، دفاتر و استوديوها نور بخشند. به كارگيري اين موارد نه تنها به معناي اين است كه طرح نماي سردر او را ميتوان خواند بلكه دامنه گستردهتري از سطوح روشنايي و حالات فضايي ممكن ميشوند. همانطور كه لکوربوزیه خوشبينانه بيان ميكند، پنجرههاي معماري جديد به دنبال كردن سايهها و تاريكي قرن نوزدهمي پایان خواهند داد و با ايجاد لذت از نور،امکان برخورداری از دید به فضای سبزو محوطه بیرونی پردرخت را محقق ميکنند.
در تحليل اوليه اصول طراحي لکوربوزیه در مورد مدرنيسم دو ديدگاه متفاوت در مورد نور ظهور ميكند. مورد اول متمركز بر معماري به عنوان شي نوراني است كه از يك فاصله ثابت ديده ميشود و در بيان مورد، انتظار او متمركز ميشود كه “معماري بازي فرا گرفته شده و درستي و اهميت اشكال سرهمبندي شده در نور است.” با وجود اينكه كمتر ميتوان آن را به سادگي خلاصه نمود، مورد دوم داراي جايگاهي با اهميت يكسان در تفكر اوست؛ اثر نور بر شيوهاي كه ساختمانها به عنوان مجموعهاي از تجارب بصري (و كلاً ملموس) ايجاد ميشوند. مجموع بيانات زير كه براي اولين بار در “ارزشها” [1]در سال 1930 منتشر شدند، بهترين حس را از اين نماي جايگزين ارايه ميكنند:
خلق معماري ايجاد نظم است. ايجاد نظم درکاربری بنا،فضاها و اشياء درونی ان ،اشغال فضا با ساختمانها و خيابانها، ايجاد محفظههايي براي پناه دادن افراد و حملونقل مؤثر منظور از این ایجاد نظم می باشد. فواصلی که در ناخوداگاه انسان وجود دارند و برای طراحی موظف به رعایت انها هستیم.براي حركت با بازي استنباطهايي كه نسبت به آنها حساس هستيم و نميتوانيم از آنها خودداري كنيم. فضاها، ابعاد و اشكال، فضاهاي داخلي و اشكال داخلي، مسيرهاي داخلي و اشكال خارجي و فضاهاي خارجي، كميتها، اوزان، فواصل، اتمسفرها، اينها مواردي هستند كه با آنها اقدام ميكنيم. چنين مواردي در اين روند مشاركت دارند.
سپس با وجود پنجرهها (حفرههاي ايجاد شده با پنجرهها يكي از عناصر ضروري خواندن و بررسي اثر معماري هستند)، پنجرهها بازي مهم سطوح فرعي است كه شروع ريتم، ابعاد و روند معماري را نشان ميدهندو به ایفای نقش در معماری درونی و بیرونی می پردازند.
سپس اهميت اصلي نقطهاي را در نظر بگيريد كه پنجره را ايجاد ميكنيد. شيوهاي را مطالعه كنيد كه نور از ديوارها به اتاق ميرسد. در اينجا، در واقع، بازي مهم معماري انجام ميشود كه به اين تظاهرات سرنوشتساز معمارانه بستگي دارند.
ديدگاه اول نور را هماهنگ با نماي ساختمان ميسازد و نشان ميدهد كه ميتوان معماري را به عنوان مجموعهاي از اشكال حماسي ثابت در روشنايي كلي به تصوير كشيد كه در هنرهاي زيبا و حفظ قدرت نور خورشيد ارايه ميشود. مورد دوم موقعيت عمليتر و درگيرتري را نشان داده و در عوض توصيه ميكند كه چگونه نور كنترل شده كليدي به نقش معمار به عنوان طراح رويدادهايي است كه در مورد فواصل و اتمسفرها تصميمگيري ميكند و در اين بين ريتمها، ابعاد و روند زندگي روزمره را دربر ميگيرد. در اينجا اهميت نمايش ديناميك نور واقعي براي مشخص نمودن ساختمان به عنوان معماري گردشگاه زنده مطرح ميشود كه برجستگي مشخصي دارد. نور چيزي است كه بايد ساختاربندي شده به جاي اينكه به عنوان موردي مشخص پذيرفته شود. به عنوان بررسي شديد تفكر طراحي (بهرهبرداري از روابط در نور) به جاي تأكيد در مورد شكل ايدهآل شايد نسبت به در نظر گرفتن اظهارنظر بعدي او حساسيت دارد. “همانطور كه ميتوانيد تصور كنيد، من از نور آزادانه استفاده ميكنم، نور براي من پايه اساسي معماري است. من با نور ساختوساز ميكنم” پلي بين دو موفقيت است.
[1] Precisions
منابع:
کتاب معماری نور (رویکردهای اخیر به طراحی با نور طبیعی)
- از: ماری آن استین، صبا حیدری
- ناشر: وانیا
- دسته: کتابهای معماری
- تعداد صفحات: ۲۹۰
- زبان: فارسی
- فرمت: EPUB
- سایز: ۴.۰۹ مگابایت
- تاریخ انتشار: ۱۳۹۲
- شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۶۵۶۴-۲۲-۷
باما در شبکه های اجتماعی:
تلگرام:
https://telegram.me/netlightnews
اینستاگرام:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!